شبکه های اجتماعی و آسیب های سیاسی و روانی

جنگ نرم، به دلیل ماهیت خود و عدم نیاز به ابزارهای فیزیکی، به دنبال آن است که در مسافت های دورتری از مراکز طراحی کننده، به اجرا درآید. جهانی و فرامرزی بودن فضای سایبر، امکان های موردنیاز را به آسانی در اختیار طراحان جنگ نرم قرار می دهد و با فراهم شدن بسترهای فکری- فرهنگی اهداف موردنظر، از سوی جریان های درون جامعه هدف دنبال می شود.


میسر بودن ارتباط دو طرفه نیز ابزارهای عملیاتی را در خدمت طراحان و رهبران مراکز موردنظر درمی آورد و در موقعیت های حساس که امکان حضور و هدایت مستقیم میدانی حوادث، از براندازان سلب می شود؛ عناصر حاضر در صحنه نقش رسانه ای عملیات را بازی می کنند. از سوی دیگر، جنگ نرم به عناصر و سربازان میدانی نیاز دارد که از جنس مخاطبان جامعه هدف باشند. این عناصر، باید برای خود هویتی خاص قایل باشند تا بتوانند هدایت روند درگیری را برعهده گیرند و در شرایط کنونی، امکان دسترسی به فضای مجازی به دلیل در اختیار گذاشتن لحظه ای حجم وسیعی از اخبار، اطلاعات و تسهیل ارتباط، چنین هویت کاذبی را به راحتی در میان بخشی از صحنه گردانان حوادث ایجاد می کند. نبود بسیاری قیود و محدودیت ها که برای سایر اقسام رسانه ای وجود دارد، در محیط مجازی، گستره فعالیت در این فضا را برای اهداف و انگیزه های امنیتی و سیاسی در جنگ نرم افزایش می دهد. مجموعه این شرایط است که امروزه، هوس بهره گیری از این فضا را برای غلبه بر دیگر ملت ها، در میان مراکز قدرت جهانی ایجاد می کند. حوادث چند ماه اخیر ایران را باید میدان آزمون برای کاربرد فضای مجازی در عملیات روانی و جنگ نرم دانست. وبلاگ، فیس بوک، توئیتر، فرند فیدز و بالاترین، از جمله سایت هایی هستند که قابلیت شبکه سازی وسیعی در اینترنت ایجاد کرده اند. در برخی مواقع، این شبکه ها به عنوان سربازان جدید جنگ نرم دول غربی، اقدامات خود را به فضای وقایع جامعه نیز تسری داده و هماهنگی و سازماندهی بسیاری تجمع های سیاسی و اعتراضی را بر ضد دولت هدف، برعهده می گیرند. حوادث پس از انتخابات سال 1388، به روشنی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در جنگ نرم غرب با ایران را نشان داد.
ادامه مطلب ...