صادق الحسینی قواعد جنگ نرم را به نقل از کارشناسان این حوزه اینگونه بیان میکند:
اول : بازی با قواعد خود در زمین دشمن که این بهترین حالت است.
دوم: بازی با قواعد خود در زمین خود که این نیز حالت مناسبی است.
سوم: بازی با قواعد دشمن در زمین دشمن که این حال تقریبا نامناسب است.
چهارم: بازی با قواعد دشمن در زمین خود که این حالت تقریبا بدترین حالت است.
نویسنده نوشت: غرب و آمریکا پس از شکست در همه جنگهای سخت که شجاعت و آمادگی و شکیبایی مردم ما را در مقابل آنان میطلبد، قدرت ما را بالا برد تا جایی که دشمن با حفظ همه گزینههای رویارویی، به سراغ جنگ نرم رفت. این تغییر راهبرد در فلسطین، عراق، افغانستان، ایران، لبنان و دیگر کشورهای عربی و اسلامی با میزانهای کمتر و بیشتر روی داد.
نویسنده به لبنان اشاره کرد و نوشت: از لبنان آغاز میکنیم زیرا مصادیق این جنگ اکنون در لبنان بیشتر دیده میشود. دشمن صهیونیستی پس از آنکه در جنگ 33 روزه با لبنان و جنگ 22 روزه با فلسطین دریافت که دیگر نمیتواند مانند همیشه طبق خوی وحشیگری خود به طوری سریع و ناگهانی جنگ نظامی راه بیندازد، تصمیم گرفت که شیوه و قواعد درگیری را عوض کند و به جنگ نرم تبدیل کند.
صادق الحسینی در ادامه به شیوه جنگ نرم اشاره کرد و نوشت که موارد ذیل از جمله شیوههای جنگ نرم است:
اول: دشمن حقیقی هرگز چهره خود را نشان نمیدهد.
دوم: ایجاد فضای شک و تردید درباره همه اصول دشمن.
سوم: درگیری با دشمن خارجی رنگ و بوی داخلی بگیرد و به جای دشمن خارجی عوامل داخلی در جهت اهداف دشمن خارجی فعال میشوند.
چهارم: و مهمتر از همه این است که عوامل داخلی زبان دشمن شوند و بدون اینکه کوچکترین شبههای به وجود آید سخنان حماسی و ملی گرایانهای بر زبان آورند گویی که فقط آنان حامی وطن و استقلال آن و حتی حامی دین و همه ارزشها هستند.
و اما قواعد درگیری همان است که در بالا گفته شد و البته بهترین حالت برای دشمن این است که عاملی داخلی، ملی و انقلابی و مبارز که دشمن خواهان شکست اوست، با قواعد دشمن بازی کند و اکنون سؤال این است که آیا درگیری چندی پیش در لبنان در منطقه برج ابیحیدر در بیروت آیا نمونهای از جنگ نرم اسرائیل در لبنان نیست؟ ما شهامت به خرج میدهیم و میگوییم بله هست ولی برای چه؟
صادق الحسینی در ادامه افزود: زیرا برادرکشی با قواعد دشمن و با تیراندازی رقم خورد. تیراندازی با گلولههایی که برای دفاع از کشور و مقاومت در برابر دشمن خارجی و متحدان آن باید شلیک شود و درست نیست که آن استفاده شود مگر در میدان دفاع از اصول مقاومت پس چه میشود که ناگهان از این قدرت استفاده میشود و نشانه روی آن به سوی هموطنان لبنانی است؟ به معنای دیگر دشمن صهیونیست توانست تقریبا اتفاقات داخلی را به درگیری داخلی تبدیل کند و حتی علت حادثه را به گرایشهای مذهبی و دینی منسوب کردند و این همان فتنهای است که بارها درباره آن هشدار دادیم و آن را خطرناکترین اتفاق اعلام کردیم که باید جلوی آن گرفته شود.
صادق الحسینی افزود: در درگیری برج ابیحیدر [که عواملی از حزب الله و نیروهای خیریه لبنانی با هم درگیر شدند و چند نفر کشته و زخمی شدند]، مسئولان دو طرف حادثه، درگیری را اختلافات فردی اعلام کردند هر چند که تحقیق درباره این حادثه هنوز ادامه دارد و ممکن است جوانان درگیر دو طرف تبرئه و قربانی عاملی بیرونی شوند و نه تنها احتمال ورود یک عامل اطلاعاتی محتمل است بلکه ثابت شده است زیرا آنچه در برج ابیحیدر روی داد با اصول دو طرف درگیری در تعارض است.
نویسنده نوشت: ولی شاهبیت ماجرا این است که چگونه در آینده از فتنههایی اینچنین که ساخته و پرداخته جنگ نرم دشمن است جان سالم به در ببریم. جنگ نرمی که قرار نیست تا نهایت نرم باشد بلکه از اهداف دشمن است که این جنگ نرم به درگیری خونین داخلی تبدیل شود که دشمن خود در آن جز در لحظه حساس، مستقیما وارد آن نشود.
صادق الحسینی در ادامه به ایران اشاره کرد و نوشت: این اتفاق یا شبیه آن در ایران نیز روی داد یعنی انتقال درگیری با دشمن خارجی به داخل از طریق جنگ نرم در طول یک سال اخیر که نزدیک بود کشور وارد حالتی شود که در پی فتنهای کور، عواقب خوبی نداشت؛ فتنهای که هدف آن جنگ فرسایشی برای نظام مقاوم ایران از طریق جنگ داخلی بود که سرنخهای آن به خارج از کشور وصل میشد ولی جوهره درگیری یک چیز باقی ماند و جالب توجه این است که شعار سازمان دهندگان این جنگ نرم در هر جایی ریختن خونی بیگانه است تا پیراهن عثمان شود.
این درگیری در هر جا و کشور دیگری اتفاق میافتد و هنوز هم امکان دارد که در کشوری عربی یا اسلامی با شکلهایی دیگر روی دهد.
صادق الحسینی در ادامه درباره فتنه انگیزی عوامل داخلی در چهره دوست و اشخاص دلسوز کشور و دلسوز امت هشدار داد و افزود که این افراد هر روز در حال کندن چاه برای هموطنان خود هستند تا میان هموطنان و میان یک ملت و یک جبهه تحت اسامی و عناوین و شعارهای مختلف و زیبا و نرم اختلاف ایجاد کنند و هنوز هم برخی عوامل دخیل در این جنگ نرم در سطح کشورهای عربی و اسلامی فعال هستند که حادثه برج ابیحیدر بیروت نمونه آن است.
صادق الحسینی در ادامه از اتفاقاتی که هم اکنون در منطقه در جریان است به نام نمونههایی از جنگ نرم نام برد که دشمن در حال اجرا کردن آن است.
نویسنده مقاله نوشت: مقولاتی مانند مبارزه با خشونت با همه اشکال آن را در مقابل اشاعه فرهنگ صلح و تسامح و تساهل با همگان و رد ادبیات خیانت و مصادره کردن نظر دیگران و درخواست خلع سلاح شهرها، روستا و اردوگاههای مقاومت را به بهانه حمایت از دولت نوپا چه در عراق چه در افغانستان و چه در لبنان نمونههایی از توطئهها برشمرد که روشن است که پشت آن دسیسهای است.
صادق الحسینی در پایان نوشت: هدف نهایی همه این توطئهها در زمانی که صدای طبل جنگ به گوش میرسد و شرکتهای امنیتی در کشورهای مختلف پراکنده شدهاند، سلب اراده مقاومت از اهل مقاومت است تا آنان شهرها و کشورهای خود را تسلیم اشغالگران کنند و در یک کلام، امتی بیهویت و بیرنگ و بیخاصیت شویم که این حال از ما بسیار دور و بعید است.